.qjlqJ.

ساخت وبلاگ
۱) عجیب نیست چرا طول ماه‌های میلادی این‌قدر بی‌نظم است؟ بعد از ژانویه ۳۱ روزه، فوریه ۲۸ روز دارد، ژولای و آگوست متوالی ۳۱ روز دارند، اکتبر با واژه Oct (عدد ۸) هم‌خانواده است ولی ماه دهم است، و...؟۲) بیش از ۲۰۰۰ سال قبل تقویم رومی ۱۰ ماه داشت:شروع تقویم ماه March هم‌نام Mars، خدایگان جنگ در فرهنگ روم باستان بود. جالب اینکه هم‌اکنون March با نوروز منطبق است.ماه دوم April به معنی عدد ۲ بود.ماه سوم May هم‌نام Maia، الهه رشد گیاهان بود، درست هنگامی که درختان شکوفه می‌کنند.ماه چهارم June از نام Juno ملکه خدایان روم بود.اما نام اصلی ژولای Quintilis به معنی عدد ۵ بود.ماه ششم هم به جای آگوست Sixtillia (عدد ۶) نام داشت.نام ماه‌های بعد هم صرفا شماره آن ماه بود:September=SeventhOctober=Oct=EighthNovember=NinthDecember=Tenth۳) رومی‌ها سپس دو ماه به انتهای تقویم افزودند: ماه January هم‌نام Janus، خدایگان شروع و پایانماه February هم‌نام جشن Februa که برای خوشامدگویی به سلامت و باروری برگزار می‌شد.۴) ماه‌ها منظم و یکی در میان ۳۱ و ۳۰ روز بودند:March 31April 30May 31June 30...January 31فقط ماه February در انتها ۲۹ روز بود.در این هنگام همه چیز طبیعی و منظم به نظر می‌رسید تا اینکه دو اتفاق تاریخی نظم تقویم را به هم ریخت:۵) با حکومت ژولیوس سزار Julius Caesar رومی‌ها تصمیم گرفتند یک ماه از سال را به احترام او نام‌گذاری کنند. نام ماه پنجم در آن زمان از Quintilis به July تغییر یافت :-)پس از او پسرش سزار آگوستوس Augustus امپراطور روم شد و رومی‌ها ماه بعد از July را به افتخارش به August تغییر دادند.۶) اما اینجا مشکل کوچکی اتفاق افتاد: ماه حاکم قبلی ژولیوس سزار ۳۱ روز بود ولی ماه امپراطور فعلی آگوستوس .qjlqJ....ادامه مطلب
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 2 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:17


چرا؟ چون در رنگ پوست انسان، کمترین رنگ مشاهده شده، سبز است. در نتیجه امکان تدوین ویدئو به شکلی باکیفیت‌ و با کمترین نقطه ضعف فراهم می‌شود. یعنی با حذف رنگ سبز از تصویر، رنگ پوست انسان، تغییر چندانی نخواهد کرد و در نتیجه، ادیت ویدیو راحت‌تر خواهد شد.

https://lnkd.in/gmXUP9su

.qjlqJ....
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 1 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:17

آفرینش وبلاگ: دیماه 83هر چی بیشتر حرف بزنی، کلمات معنای کمتری پیدا میکنن !همه ما بشکلی، در زندگی یکدیگر موثریم و من فکر میکنم که اصلی ترین هنر، این است که  همیشه فاصله ها را حفظ کنیم .اگر بیش از حد به هم نزدیک شویم ، میسوزیم و اگر بیش از حد از یکدیگر دور شویم، یخ میبندیم. باید بیاموزیم که فاصله ی مناسب را حفظ کنیم و از آنجا تکان نخوریم. این آموختن نیز همانند دیگر چیزهایی که ازاعماق وجود میآموزیم، تنها با تجربه ای سخت، امکان پذیر است. باید بهای آنرا بپردازیم...* * * * * * * * * * * * * *با نویسنده محترم جناب آقای بوبن هم نظرم که:ما میخواهیم دوستمان بدارند؛ خواستن در این جمله زیادی است؛بهتر است بگوییم در آرزوی آن هستیم که دوستمان بدارند؛صمیمانه و ساده لوحانه در آرزوی آنیم که دوستمان بدارند؛اما در باور و رویایمان اشتباه میکنیم.آنچه در واقع آرزویش را داریم این است که ما را ترجیح دهند؛دوست بدارند، ولی کمی بیشتر از دیگران ترجیحمان دهند. ما عشق و ترجیح را با هم اشتباه میگیریم.حالا من میخوام بگم عشق بدون ترجیح، احمقانه ترین نوع علاقه است.نمیتونم بفهمم چطور میشه یکیو دوست داشت(عاشقانه) ولی شخص دیگه ای رو ترجیح داد، نه!نمیشه.نمیشه دوست عزیزمبا تقدیم احترام خدمت شما خواننده عزیز .qjlqJ....ادامه مطلب
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:36

دکترا (به فرانسوی: Doctorat ) واژه‌ای فرانسوی است که از لاتین برگرفته شده و به‌معنای درجه یا مقام نظریه‌پردازِ صاحب‌نظر است، «دکتری» مرکب است از واژهٔ فرانسویِ «دکتر» (به فرانسوی: Docteur ) به‌معنای صاحب‌نظر یا پزشک به‌اضافهٔ پسوند اسم‌سازِ فارسی، و معنای «درس دادن» یا «پژوهنده بودن» است.

.qjlqJ....
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 20:30

روزی زنی عاشق #امانوئل_کانت شد و تصمیم گرفتبا او #ازدواج کند.هر بار که با کانت بیرون می رفت ، منتظر بود تا از اوخواستگاری کند ،کانت با او از همه چیز صحبت می کرد بجز ازدواج.زن صبرش لبریز شد و تصمیم گرفت خودش دستبه کار شود،دفعه ی بعد که با هم بیرون رفتند زن از کانتخواستگاری کرد،کانت سکوت کرد و گفت :فرصت بده تا فکر کنم.مدتی گذشت و کانت تصمیم به ازدواج با‌ زن گرفت.به در خانه ی او رفت،در زد و پدر دختر در را باز کرد،کانت گفت که برای خواستگاری از دخترش آمده،پدر دختر آدرسی به کانت داد و خیلی سرد گفت:آنجا او را می بینی.کانت به آدرسی که پدر دختر داده بود رفت،و او را با همسرش و دوفرزندش آنجا دید.می دانید چرا؟!چون تصمیمش برای ازدواج با زن ،هفت سال تمام طول کشیده بود.در تمام این مدت او را ندیده بود..#امانوئل_کانت#کانت .qjlqJ....ادامه مطلب
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 25 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 15:40

بجوشید بجوشید كه ما اهل شعاریمبجز عشق بجز عشق دگر كار نداریمدر این خاك در این خاك در این مزرعه پاكبجز مهر بجز عشق دگر تخم نكاریمچه مستیم چه مستیم از آن شاه كه هستیمبیایید بیایید كه تا دست برآریمچه دانیم چه دانیم كه ما دوش چه خوردیمكه امروز همه روز خمیریم و خماریممپرسید مپرسید ز احوال حقیقتكه ما باده پرستیم نه پیمانه شماریمشما مست نگشتید وزان باده نخوردیدچه دانید چه دانید كه ما در چه شكاریمنیفتیم بر این خاك ستان ما نه حصیریمبرآییم بر این چرخ كه ما مرد حصاریم .qjlqJ....ادامه مطلب
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 27 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 18:15

هر چی بیشتر حرف بزنی، کلمات معنای کمتری پیدا میکنن !همه ما بشکلی، در زندگی یکدیگر موثریم و من فکر میکنم که اصلی ترین هنر، این است که  همیشه فاصله ها را حفظ کنیم .اگر بیش از حد به هم نزدیک شویم ، میسوزیم و اگر بیش از حد از یکدیگر دور شویم، یخ میبندیم. باید بیاموزیم که فاصله ی مناسب را حفظ کنیم و از آنجا تکان نخوریم. این آموختن نیز همانند دیگر چیزهایی که ازاعماق وجود میآموزیم، تنها با تجربه ای سخت، امکان پذیر است. باید بهای آنرا بپردازیم...* * * * * * * * * * * * * *با نویسنده محترم جناب آقای بوبن هم نظرم که:ما میخواهیم دوستمان بدارند؛ خواستن در این جمله زیادی است؛بهتر است بگوییم در آرزوی آن هستیم که دوستمان بدارند؛صمیمانه و ساده لوحانه در آرزوی آنیم که دوستمان بدارند؛اما در باور و رویایمان اشتباه میکنیم.آنچه در واقع آرزویش را داریم این است که ما را ترجیح دهند؛دوست بدارند، ولی کمی بیشتر از دیگران ترجیحمان دهند. ما عشق و ترجیح را با هم اشتباه میگیریم.حالا من میخوام بگم عشق بدون ترجیح، احمقانه ترین نوع علاقه است.نمیتونم بفهمم چطور میشه یکیو دوست داشت(عاشقانه) ولی شخص دیگه ای رو ترجیح داد، نه!نمیشه.نمیشه دوست عزیزمبا تقدیم احترام خدمت شما خواننده عزیز .qjlqJ....ادامه مطلب
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 17:14

برای چت جی پی تی نوشتم: ناراحتم و نا امید چه کنم

و بعد از پاسخش، نوشتم: سپاس

و بهم جواب داد:

خواهش می‌کنم! اگر سوال یا نیاز به اطلاعات بیشتری دارید،

همیشه در دسترس هستم. امیدوارم که وضعیت شما بهبود یابد

و موفقیت و خوشبختی برای شما فراهم شود

سپاس از ارتباط با من، بهترین امیدها برای شما

.qjlqJ....
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 17:21

هر چی بیشتر حرف بزنی، کلمات معنای کمتری پیدا میکنن !همه ما بشکلی، در زندگی یکدیگر موثریم و من فکر میکنم که اصلی ترین هنر، این است که  همیشه فاصله ها را حفظ کنیم .اگر بیش از حد به هم نزدیک شویم ، میسوزیم و اگر بیش از حد از یکدیگر دور شویم، یخ میبندیم. باید بیاموزیم که فاصله ی مناسب را حفظ کنیم و از آنجا تکان نخوریم. این آموختن نیز همانند دیگر چیزهایی که ازاعماق وجود میآموزیم، تنها با تجربه ای سخت، امکان پذیر است. باید بهای آنرا بپردازیم...* * * * * * * * * * * * * *با نویسنده محترم جناب آقای بوبن هم نظرم که:ما میخواهیم دوستمان بدارند؛ خواستن در این جمله زیادی است؛بهتر است بگوییم در آرزوی آن هستیم که دوستمان بدارند؛صمیمانه و ساده لوحانه در آرزوی آنیم که دوستمان بدارند؛اما در باور و رویایمان اشتباه میکنیم.آنچه در واقع آرزویش را داریم این است که ما را ترجیح دهند؛دوست بدارند، ولی کمی بیشتر از دیگران ترجیحمان دهند. ما عشق و ترجیح را با هم اشتباه میگیریم.حالا من میخوام بگم عشق بدون ترجیح، احمقانه ترین نوع علاقه است.نمیتونم بفهمم چطور میشه یکیو دوست داشت(عاشقانه) ولی شخص دیگه ای رو ترجیح داد، نه!نمیشه.نمیشه دوست عزیزمبا تقدیم احترام خدمت شما خواننده عزیز .qjlqJ....ادامه مطلب
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1402 ساعت: 0:49

هر چی بیشتر حرف بزنی، کلمات معنای کمتری پیدا میکنن !همه ما بشکلی، در زندگی یکدیگر موثریم و من فکر میکنم که اصلی ترین هنر، این است که  همیشه فاصله ها را حفظ کنیم .اگر بیش از حد به هم نزدیک شویم ، میسوزیم و اگر بیش از حد از یکدیگر دور شویم، یخ میبندیم. باید بیاموزیم که فاصله ی مناسب را حفظ کنیم و از آنجا تکان نخوریم. این آموختن نیز همانند دیگر چیزهایی که ازاعماق وجود میآموزیم، تنها با تجربه ای سخت، امکان پذیر است. باید بهای آنرا بپردازیم...* * * * * * * * * * * * * *با نویسنده محترم جناب آقای بوبن هم نظرم که:ما میخواهیم دوستمان بدارند؛ خواستن در این جمله زیادی است؛بهتر است بگوییم در آرزوی آن هستیم که دوستمان بدارند؛صمیمانه و ساده لوحانه در آرزوی آنیم که دوستمان بدارند؛اما در باور و رویایمان اشتباه میکنیم.آنچه در واقع آرزویش را داریم این است که ما را ترجیح دهند؛دوست بدارند، ولی کمی بیشتر از دیگران ترجیحمان دهند. ما عشق و ترجیح را با هم اشتباه میگیریم.حالا من میخوام بگم عشق بدون ترجیح، احمقانه ترین نوع علاقه است.نمیتونم بفهمم چطور میشه یکیو دوست داشت(عاشقانه) ولی شخص دیگه ای رو ترجیح داد، نه!نمیشه.نمیشه دوست عزیزمبا تقدیم احترام خدمت شما خواننده عزیز .qjlqJ....ادامه مطلب
ما را در سایت .qjlqJ. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javanea بازدید : 58 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 23:07